اخبار > بي‌تجمل، بي تعارف و صريح است


  چاپ        ارسال به دوست

همسر دكتر آيت‌اللهي درباره ويژگي‌هاي اخلاقي وي مي‌گويد

بي‌تجمل، بي تعارف و صريح است

مهين نورماه
عضو انجمن هنرمندان مجسمه‌ساز و همسر دكتر حبيب‌الله آيت‌اللهي

شيرازه زندگيمان با نگاره هنر به هم بافته شده است كه لحظه‌هايي سرشار از زيبايي، طراوت، فراماد‌گي و خلاقيت را برايمان به ارمغان آورده است. مهرباني، از خودگذشتگي و پايداري‌اش در برابر زور، سرچشمه از پرورش ناب مذهبي‌اش مي‌گيرد؛ «خداوند بخشنده بخشايشگر»؛ خداوندي كه «در پيمودن راه دينش هيچ زوري را نمي‌پسندد»؛ آزادي و آزادگي مفهوم والايي دارد تا آنجا كه اگر دين نداري آزاده باش!» و بدين‌سان او هنرمندي متفاوت مي‌شود كه اين راه زندگي‌مان را ساده و آرام مي‌سازد. بي‌تجمل، بي‌تعارف و صريح است آن‌گونه كه گاه جامعه توان تحملش را ندارد ولي او خود خودش است؛ همسر مهربانم حبيب. به راستي بدون او توانم در پيمودن راه سخت «هنر مستقل» دشوارتر مي‌بود.
او هميشه در لحظه‌هاي نااميدي در دلم شعله فردايي روشن و فرداهايي بهتر را نويد مي‌دهد. پر از اميد و انرژي است، گاه از آن سر خط تلفن كه مي‌گويم «خسته نباشي» مي‌گويد «خستگي چيست، نمي‌شناسمش...!» شايد همين باعث شده كه بازنشستگي‌اش باوجود درخواست و ميل خودش تا به حال عملي نشود. گره كار اما كجاست؟ آيا به دليل همان رك‌گويي‌هاست كه مسئولان امر قدمي براي اين درخواست او برنداشته كه هيچ حتي گويي كارشكني هم در كار است! گاهي به شوخي به او مي‌گويم «حبيب جان حالا تو بگو كه ديگر خسته شده‌ام شايد كه بازنشسته‌ات كنند تا بتوانيم مثل روزهاي قديم در كنار هم به كار هنري‌مان بپردازيم. به ياد روزهايي كه در آتليه‌مان با هم كار مي‌كرديم.» او روي بوم‌هايش و من با گل و موم. هر دو تلاش مي‌كرديم كه با سختي و سياهي زمانه به واسطه كار هنري‌مان از پس مشكلات و سختي‌ها برآييم و اين «طوفان» را هم رد كنيم. ما هر دو با زمينه‌هاي كاري مختلف، نقاشي و مجسمه‌سازي، همچنان با دو ديدگاه متفاوت -گاهي سياسي و گاهي اجتماعي و با احتساب دشواري‌هاي اجتماعي به عنوان يك زن هنرمند در جامعه سنتي برآشوب‌شده از پس رخدادهاي اجتماعي- در كنار هم كار كرده‌ايم و حضور پشتيبان او همواره دلگرمي من در اين كارزار بوده است و شايد از همين رو است كه او همواره نه تنها مدافع حقوق برابر زن و مرد در جامعه بوده بلكه حامي و احياگر حقوق پايمال‌شده ديگران نيز هست.
در اين ميانه زندگي همچنان كه هميشه تلاش كرده‌ام استقلال هنري خود را داشته باشم از آرمان‌هاي همسرم نيز پشتيباني و حمايت بي‌دريغ داشته‌ام. آشنايي ما به همان سال‌هاي دور دانشكده هنرهاي زيباي تهران بازمي‌گردد؛ سال‌هاي 1348و 1349كه من دانشجوي رشته مجسمه‌سازي سال سوم بودم. از همان روزها و ديدارها رابطه ما شكل گرفت و خوب به خاطر مي‌آورم؛ از آنجايي كه هميشه پيشرفت هنري‌ام اولويت نخست زندگي‌ام بود، در برابر تقاضاي ازدواج او به جد گفتم كه من زن خانه‌دار نيستم و مي‌خواهم هنرمند باشم و همان پاسخ راسخ و مردانه او كه گفت من نيز همسري هنرمند مي‌خواهم، ما را به يكديگر گره زد و در تمام اين سال‌ها به راستي نه تنها مرا از فعاليت‌هاي حرفه‌اي‌ام باز نداشت بلكه حتي با تقسيم و پذيرفتن بسياري از مسئوليتهاي زندگي مشترك بيشتر از هر كسي مشوق و حامي من در همه پروژه‌هاي كاري‌ام بوده است. ما هر دو در كنار هم تلاش كرده‌ايم تا هنرمند باشيم و آنچنان زندگي كنيم كه خواسته‌ايم؛ همان‌گونه كه «هانري برگسون» به زيبايي مي‌گويد: «راهي را كه ما در زمان مي‌پيماييم سرشار از هر آن چيزي ا‌ست كه خواسته‌ايم باشيم و امروز شده‌ايم.»


دانلود فايل : ayatolahi-10).jpg ( 14KB )


١٣:٠٧ - 1392/10/08    /    شماره : ٤٣٢٨    /    تعداد نمایش : ١٤٠٦


نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 

خروج