دكتر حبيب الله آيتاللهي درباره دوران كودكياش كه مصادف با جنگ جهاني دوم بود، گفت: «دوران جنگ و پس از جنگ بسيار سخت گذشت زيرا ما حتي كفش نداشتيم و از كفشهايي كه از لاستيك تويي اتومبيل ساخته ميشد در زمستان سرد و برفي استفاده ميكرديم.» در آن زمان با پايانيافتن جنگ جهاني دوم و اخراج آلمانيها از ايران، وقايع داخلي نيز به گونه ديگر رغم خورد. گرايش رضاشاه به آلمانيها باعث شد مورد غضب دُول متفق قرار بگيرد و در سال 1320 هـ.ش از سلطنت خلع شود و اوضاع ايران بعد از شورشهاي قومي و قبيلهاي با تحريك انگليس عليه آلمان رو به آرامش رود.»
در ادامه افزود: «بیشترین خاطرات من از این سالها، مربوط به بازیها و جستوخیزهایی است که به اتفاق دو برادر کوچکترم، روی پشتبام کاهگلی خانههای اطراف داشتیم. بعدا دامنه این بازیها وسیعتر شد و از روی تیغهها، دیوارها و بامها میگذشتیم تا به پشتبام بازار مرغ میرسیدیم. گاهی با خاک باغچه، مجسمههای کوچکی از اشیا یا حیوانات درست میکردیم، ولی برادر بزرگترم تا چشمش به آنها میافتاد همگی را از بین میبرد و میگفت مجسمهسازی حرام است.»
هنرمند پيشكسوت ايران درباره پدرش عنوان كرد: «پدر شاعر بود و اشعار بسیاری از بر داشت. به فارسی و عربی شعر میگفت و اشعار عربیاش را بسیار خوب میسرود. هنوز شعری از وی در وصف حضرت شاهچراغ، روی دیوار شاهچراغ، حکشده باقی مانده است.»
استاد هنرهاي تطبيقي درباره تحول آثار هنرياش گفت: «بعد از نمایشگاه ساليوان (1353) سعی کردم تا نقاشی خود را بر یک پایه علمی و هندسی، که دارای ارزشهای هنری نیز باشد، استوار کنم. این روشی شد که تاکنون نیز ادامه یافته، اما به تدریج به نوعی اختصار، ایجاز و سادگی دست یافتهام. این قالبی شده تا از آن طریق، مضمونهای مورد نظرم را که غالبا ریشه دینی دارند، بیان کنم. در فرانسه وقتی متوجه ساختار هندسی آثار هنرمندان غرب شدم، سعی کردم تا آن را خوب دریابم.
در تحلیل نگارگریهای اصیل ایرانی نیز نوعی ساختار هندسی کشف کردم و این انگیزهای شد تا هر کاری را بر پایه و زیربنایی هندسی تکمیل کنم. شروع مجموعهای با عنوان «کن فیکون» (خدا گفت باش و شد)، که شماری از آنها را در سال 1377 در انجمن فرهنگی سفارت یونان به نمایش گذاشتم، مرا به این فکر انداخت که آیه نور را (الله نور...) تصویر کنم، بعد از کشیدن تعدادی، دیدم برایم خیلی سنگین است و نتوانستم ادامه دهم. اما این خود مقدمهای برای کارهای اخیرم شد. شکل و فضای آثارم را براساس هندسه و نسبتهای طلایی شکل میدهم و روش کارم نیز بدین ترتیب است که ابتدا طراحی دقیقی از آنچه میخواهم بکشم به وجود آورده و سپس آن را با دقت روی بوم پیاده و رنگآمیزی میکنم.»
منبع: نشريه تنديس، شماره 960